سلام دوستان امروز براتون خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ را گذاشتم

جومانگ تمام دار و دسته رو برمیداره تا به سمت مثلا چانگ ان حرکت کنن ، پناهنده ها و نگهبانها بی خبر راه می افتن..محافظ شاه بهش خبر میده که جومانگ به سلامت راه افتاده و یوهوا و شاه یه نفس راحتی میکشن، تازه ماه عسل داره بهشون خوش میگذره!!

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

شاه واسه اینکه نارو رو از بویو دورتر کنه میگه ما میخوایم بریم فلان چشمه ،نارو بهونه میاره که اونجا ممکنه به شما حمله بشه و من نتونم از شما دفاع کنم ،شاه که چشمش به چند تازن خورده شیر میشه و میگه نبینم نفس زیادی بکشی ها که همین الان سرتو میذارم رو سینه ات، نارو ناچار میشه قبول کنه

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

اما برگردیم به قصر جایی که زن بی عرضه جومانگ میخاد از قصر دربره که جاسوس سولان ،یعنی هائوچن مچشو میگیره و دستگیر میشه

سولان بهش میگی کجا میرفتی خانوم خانوم ها؟این نصفه شبی

یه سویا دو ساعت فکر میکنه و میگه میخواستم برم هوا بخورم! اونم میگه با بقچه لباسی ادم میره هوا بخوره؟

خلاصه سولان دستتور میده زندانی اش کنن..

..خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

موپالمو و موسانگ میخوان یه سویا رو نجات بدن که نمیتونن ومجبور میشن دوتایی فرارکنن

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

و اما کفگیر دائه سو به ته دیگ خورده واسه همین اعلام میکنه تمام قبیله ها باید یه مالیات درست وحسابی بدن ، بین صحبت های گوهر بار دائه سو ،نگهبان بهش خبر میده که جومانگه جیم فنگ شد..

دائه سو تا خبر خیانت جومانگ رو میشنوه کله اش داغ میکنه و میپره بیرون بببینه چه خبره....
خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

اما جومانگ به یه منطقه مناسب که میرسه ، شمشیرها رو میذاره پس گردن سربازهای دائه سو و میگه راهتون رو بکشین برین و ما از این جا به بعد راهمون ازشما و بویو جداست

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
بعد هم واسه مردم سخنرانی مکنه و میگه من دیگه شاهزاده جومانگ نیستم من جانشین ژنرال هائه موسو هستم ، ما میخوایم با هم یه کشور نو بسازیم

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

دائه سو کفری و خشمی و عصبی توی کوه و کمر میذاره دنبال جومانگ ،اخ که اگه گیرش بیاره ریزریزش میکنه


خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

جومانگ ملت رو میفرسته برن و خودش با سه تا دستیارش و بقیه نگهبان ها یه جای توپ ، کروه دائه سو رو گیر میندازن و دعوا شروع میشه

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

جومانگ ودائه سو با هم مبارزه میکنن و دائه سو باورش نمیشه این همون جومانگ دست و پاجلفتیه که دنبال دخترا بود جومانگ دائه سو رو زخمی میکنه وحسابی رفته تو حس مبارزه   

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

 که اویی بهش میگه باید زودتر در بریم اونا فرار میکنن و سپیده صبح هم میزنه

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
پناهنده ها با قایق میرن اون ور رودخونه و جومانگ و دار ودسته هم میرسن و دائه سو هم پشت سرشجومانگ و بر و بچ سوار قایق میشن

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

هرچی برو بچ دائه سوتیرمیندازن به جومانگی ها نمیخوره و اویی و ماری دماغ سوخته میخرن!

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

جومانگ که میبینه پر رو شدن تیراندازی میکنه و چند تا از سربازها رو میکشه و یه تیر هم به دائه سو میندازه که سربازها به دادش میرسن و گرنه مرحوم میشد


خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

وقتی از رودخونه رد میشن قرار میشه که هیوپ پناهنده ها رو ببره و جومانگ بره دنبال زنش وقتی میفهمه یه سویا دست دائه سو اسیره مونده که چیکار کنه، بالاخره تصمیم میگیره واسه خاطر پناهنده ها که الویتشون بیشتره ، فعلا بی خیال زنش بشه(ای بی مروت)هرچی اویی اصرار میکنه بذار من برم بیارمشفایده نداره

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

دائه سو به قصر برمی گرده و ننه اش تا میتونه قربون صدقه اش میره دائه سو اونجا تازه میفهمه زن جومانگ اسیرشه و حسابی کیف میکنه

چون سولان بهش میگه من زن جومانگ رو دستگیر کردم ....بیا یه حال حسابی ازش بگیریم

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com


هرچی به یه سویا میگه بگو جومانگ کجاست اون جواب نمیده ، میخواد بکشدش که سولان نمیذاره و میگه این گروگان ماست ،وقتی جومانگ رو گرفتی اینو بکش

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
 

دائه سو دوباره منبرنشین میشه و ملکه به وزیر و وزرا میگه ، ای خاک به سرهمتون که این جومانگ نقشه میکشید و یکیتون نفهمیدین ،اصلا همتتون نوفهمین


خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

نارو که تازه فهمیده جی شده از شاه میخواد زودتر به بویو برگرده شاه هم میگه ما اینجا بهمون خوش میگذره نمیایم، دلمون نمیخواد ولی نمیدونم چرا برمیگرده!

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
 

بویوریها توی مکاشفات اسمانی جومانگ رومیبینه که از بویو رفته و مملکت جدید رو تشکیل داده ، یومیول وقتی این خبر رو میشنوه از گیه رو میره و قیافه یونتابال موقع خداحافظی دیدنیه

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
 

از بقیه خوشحالتر یونگ پو هست که وقتی میشنوه جومانگ چیکار کرده میگه بالاخره این احمق یه کار درست تو عمرش کرد(ببین کی به کی میگه احمق)

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

سوسونو واسه دادن مالیات میره بویو و اونجا به دائه سو میگه ما به جای مالیات نمکی که از گوسان بهمون میرسه رو به شما میدیم چون اونا دیگه به شما نمک نمیدن دائه سو میگه تو زحمت میفتی ها ،سرخوش اون نمک که مال جومانگه پس از اموال بویو حساب میشه حالاکه جومانگ از بویو رفته گوسان دیگه به شمانمک نمیده اگه میخوای بدبخت نشین حرفمو گوش کن،دائه سو راه دیگه ای نداره

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

شاه به قصر برمیگرده، دائه سو میگه من که میدونم تو به جومانگ کمک کردی در بره ، صبر کن جلوی جشم خودت سرشو میزنم

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
 

یوهوا تا وارد قصر میشه میفهمه یه سویا تو زندانه و میره دیدنش ، دکتر میبره بالای سرش که دکتره میگه این مادمازل حامله است

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com
 
بالاخره پناهنده ها به سرزمین موعود میرسن و مملکت ارتش دال مو تشکیل میشه و جومانگ فریاد شادی سر میده

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com

خلاصه قسمت چهل و پنجم افسانه جومونگ - www.EmperorSea.com